در راه اخذ علم ومعنویت موانعی هست. یکی ازین موانع بسیار مهم بحث سفاهت است. ما برای اینکه بحث تقطیع و ابتر نشه این عنوان رو در دو پست نسبتا طولانی آوردیم امیدواریم که مطلب سرسری خونده نشه و حتما نکات مهم  یا قسمتهای مورد سوال ش ثبت و پرسیده بشه.مستمع صاحب سخن را بر سر شوق آورد. از علامات حسن مطالعه و حسن استماع اینه که حتما سوالات یا انتقاداتی به ذهن ما برسه همون جور که دیگر اساتید این نکته رو بارها گوشزد کردن

بسم الله الرحمن الرحیم  و صلی الله علی محمد و آله الطاهرین.
در کلام بزرگان وارد شده علیک بالتحمل لاسیما من السفهاء یعنی بر تو لازم است و باید اینگونه باشی: اهل صبوری و بردباری به ویژه از انچه از نادانها سر میزند یکی از آداب مسیر بهره مندی از علم و تعلم ؛ تحمل ناملایماته ؛ ناملایماتی که به انسان در مسیر علم عارض میشه بطور کلی دو دسته هستند.

1-ناملایمات از ناحیه نفس انسان 2-یکی هم ناملایمات از سایر انسانها ؛ هر دو تا رو باید تحمل کنه 

ناملایمات از خودش مثلا این یه آدم بی نظمیه خودش باید پای منظم شدنش  صبر کنه. باید تحمل کنه. باید سختی بکشه و خون جگر بخوره تا منظم بشه این ناملایمی و آشفتگی از بیرون که نیست از خودشه و در داخل خودشه و خصلت خودشه. حالا بی نظمی یه مثال کوچک از این گلستان مشکلات و ناملایمات متوجه شخص متعلمه.

بطورکلی لازمه که صبر و تحمل بر مشکلات موجود در خودشو کسب کنه یکی دیگه هم صبر و تحمل بر مشکلاتی که از ناحیه دیگران پیش میاد. کسی که میخواد عالم شه و دریچه علم را رو خودش باز کنه لازمش اینه که این سختیها رو تحمل کنه.ناملایمات از ناحیه دیگران مثلا هر کسی تو یه خانواده ای بزرگ شده با یه سلیقه ها و عرفهای خاصی بزرگ شده که اینها مطابق عقل وشرع نیست.

حالا اومدیم دور هم جمع شدیم در جمعی مثل خانواده و شخصی از داخل این خانواده حال و هوای علم بسرش زد یا فردی به مدرسه و دانشگاه و حوزه رفت.دراین محیط علمی -مثلا- ده نفریم 20 تا اضداد دور همن چرا 10 تا شد 20 تا؟ یکی اینکه من نسبت به این اشخاص 10 تا سلیقه هستم و سلیقه من به خلاف سلیقه اوناست به اضافه اینکه هر کدوم از اینا یه سری ناملایمات شخصی خودشونو دارن. لذا وقتی که من تو یه مجموعه 10 نفری دارم زندگی میکنم هم ناملایمات یعنی سلیقه های مختلفی که با من نمیسازه

از این 9 نفر بعدی باید تحمل کنم تا به علم برسم و هم سلیقه های شخصی که خودم اکتساب کردم.و این موارد اکتسابی داخل من یا  از طرف  پدر و مادر بهم ارث رسیده و یا از سن بلوغ به این طرف بزرگ شدم و این ناملایمات و مصائب داخلیه با من قد کشیدن و در من ریشه دووندن. خلاصه یه سری سلیقه هایی یه سری افکار و کردارهایی که مزاحم خودمه اینارو کسب کردم اینارو در مبارزه باهاش باید تحمل کنم و صبر کنم .

جان کلام اینکه  از دو ناحیه با سفاهت برخورد کرد چون اینجا میفرماد و "علیک بالتحمل لاسیما من السفهاء" سفیه یعنی کسی که سبک سره یعنی کسی که نا آرام و مضطربه ؛ سفیه به این میگن. نه احمق و ابله اینا معانی جدایی داره. حماقت بحثش جداست چون در رابطه با حماقت داریم که جز در پیامبر و اهل بیت همه حماقت دارن به هر درجه ای هم بخوان برسن. منافاتی نداره صعود در درجات بندگی و وجود حماقت. منتها حماقت از دونه درشت شروع میشه

همینجور آدم بزرگ بشه همیجور کم میشه کم میشه تا جایی که انسان از خوبان و بزرگان و از اولیاء الله که شد در حدیث معراج داریم که قلیل حمقهم اولیای خدا حماقت خیلی مختصر توشون می مونه از بین نمیره ولی یه قطعه ای توشون می مونه. خلاصه کسی که میخواد کسب علم کنه و عالم شه باید متحمل زحمات فراوانی بشه خودشو باید عادت بده به تحمل سختیها. هم سختیها از جانب خودش و هم سختیهای از طرف دیگران

بعد ایشون در ادامه میفرماد مخصوصا دیگرانی که سفیه هم باشند یعنی آدم سبک سریه. شما با کسی رفیق شدی که سبک سره مضطربه نا آرامه. دو نکته مهم: یکی اینکه برای نتیجه دادن زحماتم من نباید از این مسئله زود بگذرم
تحمل ناملایمات از خود و تحمل ناملایمات از دیگران رمز موفقیته. واقعا آدمهای موفق کسانی اند که بسیار در برابر مشکلات صبورن خیلی خودشون رو به زحمت میندازن در تحمل مشکلات. این مشکلات بخش زیادی ش از طرف خود آدمه.. ( ادامه در پست بعد )