سفارش تبلیغ
صبا ویژن

الهی بالحـــــــــجه

 

بسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ

«الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِین وَ الصَّلَاةُ وَ السَّلَامُ عَلَى أشْرَفِ الْأنبیاءِ و الْمُرْسَلین حَبِیبِ إلهِ الْعالَمین أبوألقاسِمِ مُحَمَّدٍ وَ عَلی أهل بَیْتِهِ الأطْیَبینَ الْأمْجَدین الْمُنْتَجَبین سیَّما بقیَّهَ اللهِ فی الْأرَضینْ.»

بنابر قولی که در مبحث زمان به عنوان ابزار هدایت داده بودیم، جهت شرح روشن‌تر این وسیله‌ی هدایتی به توضیح حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله می‌پردازیم، که به‌سبب طولانی بودن در دو پست ارائه می‌گردد.

اِنَّ لِرَبِّکُمْ فی أیّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحاتٌ ألا فَتَعَرَّضُوا لَها لَعَلَّهُ  اَن یصیبَکُمْ نَفْحَةٌ مِنْها فَلا تَشْقَوْنَ بَعْدَها اَبداً.

در جوامع روائی شیعه و سنی حدیث معروفی هست خیلی هم معروفه، که اگر تبیین شود ما می‌فهمیم که راه حرکت و راه استفاده از این ابزار چیست. این به منزله تابلو راهنما و چراغ هدایت ماست. روایت از خاتم النبیین صلوات الله علیه و آله هست می‌فرمایند:«اِنَّ لِرَبِّکُمْ فی أیّامِ دَهْرِکُمْ نَفَحاتٌ ألا فَتَعَرَّضُوا لَها...» نکات ادبی و بلاغتی فراوانی در این حدیث وجود داره؛. این‌که چرا جمله اسمیه با إنّ آغاز شده "اِنَّ لِرَبِّکُمْ"؟ چرا لِرَبِّکُمْ خبر است برای نَفَحاتٌ؟ چرا لِرَبِّکُمْ بعنوان خبر، مقدم شده بر سایر اجزاء جمله؟ «لام» در لِرَبِّکُمْ به چه معناست؟ چرا نَفَحات بصورت جمع آمده؟ چرا ألا بر سر فعل َتَعَرَّضُوا وارد شده؟ و چرا لغت َفَتَعَرَّضُوا، به معنی در معرض قرار دادن شکل امری دارد؟ حضرت رسول امر فرمودند: فَتَعَرَّضُوا لَها. خودتان را در معرض این نفحات و نسیم‌ها قرار بدید.

این حدیث تتمه‌ی ‌بسیار زیبایی دارد که کمتر دیده‌ام به آن اشاره بشود. می‌فرماید:«...لَعَلَّهُ اَن یصیبَکُمْ نَفْحَةٌ مِنْها فَلا تَشْقَوْنَ بَعْدَها اَبداً.» یک دورنمایی از ترجمه بخواهیم ارائه بدهیم باید بگوییم تحقیقاً و قطعاً نفحات و نسیم‌هایی است که مختص به پروردگار است. مال پروردگار است. هرکسی‌که زنده است و توفیق زندگی خدا بهش داده و به عنوان مخلوق آفریده شده، در ایّام زندگانی و دهرش این نسیم‌ها در زندگی او جاری و ساری است. حضرت یک آگاهی می دهند. آگاه باشید، به هوش باشید که خودتان را در معرض وزش این نسیم‌هایی که می‌وزد قرار بدهید، شاید که یکی از این نفحه‌ها به شما بخورد؛ که اگر یکیش به شما اصابت بکند، شقاوت و سوء عاقبت پس از خوردن آن نسیم‌ها به شما برای همیشه از بین می رود. یکی از بهترین زمان ها برای وسیله شدن در جهت هدایت انسان و بهترین زمان در زمان عمر انسان در بیست و چهار ساعت یک روز این یک ساعت قبل از سحر، یک ساعت به اذان صبح تا بعد از طلوع آفتاب است. مجموعاً بگذارید یک ساعت قبل از اذان، یک ساعت و نیم هم بعد اذان، مجموعاً دو و نیم ساعت. این زمان، این قطعه از زمان، بهترین و عالی‌ترین وسیله هدایتی در قالب زمان است. زمان‌های زیادی وجود داره که ممکنه طی اون هدایت برای انسان رخ بده؛ ولی مسئله اینه که، یک وقت شب قدره، یک شب، نیمه شعبان، بعضی مواقع ایام ولادات معصومین علیهم السلام است، و گاهی اعیاد است، یک وقت است اعمال عبادی بواسطه مثلاً دحو الأرض است یا بواسطه لیله الرغائب، همه اینها هست اما آنها مقطعی است و ممکن است انسان آگاه نباشد و استفاده نکند ولی آن چیزی که قطعی همیشگی، ثابت، دم دستی، پیش پا افتاده غیر قابل توجه است همین دو ساعت و نیم است و مصداق اتمِّ این روایت، آن چیزی که مدّ نظر خاتم الانبیاء، حضرت محمّد مصطفی صلّی الله علیه و آله و سلم بوده و هست، هدایت کردن به این سمت، این قطعه از زمان بوده. نفحات در این ساعات وزش دارد.

تهجد

و البته روز نیز نقش بسیار مؤثری دارد که توضیح مستقلی را می‌طلبد و در اینجا جهت جلوگیری از اطاله کلام، مجال پرداختن به آن نیست.

پایین‌ترین رتبه معرفتی که برای یک انسان متصور است آن هم ناس بودن است تا... قلّه بندگی حق‌تعالی، و آن پله آخر و آن نردبان آخر که صالحین و مخلَصین باشد، همه با این دو ساعت و نیم کار دارند. هیچکس نمی‌تواند بگوید من بی‌نیازم. آن مخلصین و صالحین غیرمعصومین، ثمره خاص و نتایج نقد بندگیشان را بیشتر در این ساعات درو می‌کنند. از طرفی هر میزان بنده از ناس جلوتر می‌آید، موفقیّت و نتیجه‌گیریش در این ساعات است. لذا یکی از بالاترین مستحبات در دین پیغمبر، نماز شب و بیداری در این ساعات است و چون بالاترین مستحب این است، سیری که این ساعات و بیداری در آن‌ها انسان را می‌دهد، قابل مقایسه با هیچ عمل و عبادت قالب و صورت‌دار دیگری نمی‌باشد. خلاصه هر کسی خودش را در معرض این نسیم ها قرار بدهد، چون بالاترین مستحب الهی همین است، بیشترین آثار را هم در توسعه حالت انسان همین ساعات دارد. همان‌طور که، هر چقدر که یک مطلبی کراهت بالایی داشته باشد، به زمین زدن انسان، زمین موندن انسان، جلو نرفتن انسان هم بیشتر است. یعنی دو طرف دامن انسان را می گیرد. خوب، حالا بیاییم روی این روایت. روایت می‌فرماید « اِنَّ لِرَبِّکُمْ...» لربِّکم یعنی مختص به خدای سبحان است. مال کس دیگری نیست. مجاز نیست، وعده نیست. حقیقی است، تکوینی است. عین یک موجود زنده است. این نسیم الهی که از سوی خدا هست، عین یک موجود زنده، هر روز موجود است. - عین یک ماهی، عین یک انسان، عین یک جاندار وجود دارد- تکویناً موجود است. ان لربکم نفحات. نفحاتی که برای پروردگار شماست، از ناحیه اوست؛ مختص به پروردگار است در ایّام دهر شما می‌وزد. نفحات هم جمع است. در زبان عربی لفظ و کلمه جمع حداقل بر سه مورد اشاره می کند؛ یعنی حداقل سه نسیم بر شما می‌وزد. اگر بیدار باشی ولو خودت هم متوجه نباشی ولی بالاخره این نسیم هست.

وقتی یک مطلبی به این مهمی شد که مستقیم از خالق انسان، از مربی انسان، از رب العالمین برای انسان در نظر گرفته شده، باید پیغمبر اکرم هم یک هشدار بسیار بسیار محکم بدهد که اگر فوت شود، چقدر بدبختی به بار می آید اگر زنده نگه داشته شود آثار آن قطعی است. الا فتعرضوا لها. تعرضوا فعل امر است. یعنی در معرض قرار بدهید. وقتی که فعل امر استعمال شد یعنی اینکه یک دستور العمل است؛ در قالب یک روایت رسول اکرم (ص) یک دستور العمل ارائه فرمودند. در چنین وزشی خودتان را در معرض قرار بدهید. در فلسفه و منطق در این‌باره مطلبی داریم. می فرمایند «واقِعُ کُلِّ شَیءٍ بِحَسَبِه». این وقوع و این تحقّق هر موجودی به حسب و به شرایط خودش است. یعنی چی؟ یعنی من الان رتبه‌ام ناس است. خوب، باید به اون شکلی که رتبه‌ام هست در همان رتبه و در همان شکلی که هستم خودم را در معرضش قرار بدهم. وقتی کسی سال‌ها لاابالی و ولنگار زندگی کرده، حالا اومده میخواد چکار کنه؟ بیدار بشه.

                                                   ادامه در پست بعدی


[ سه شنبه 92/12/27 ] [ 8:52 عصر ] [ الهی بالحجه ] [ نظرات () ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

آرشیو مطالب
امکانات وب


بازدید امروز: 5
بازدید دیروز: 2
کل بازدیدها: 42356